hendoone.com: آیا آمریکاییها یکی از مذهبیترین ملتهای دنیا هستند؟ پاسخ این پرسش بستگی به این دارد که از چه جهانی حرف میزنید. اگر منظورتان سراسر کرهی زمین است، پاسخ به وضوح منفی است. موسسهی گالوپ در سالهای 2006، 2007 و 2008 از نمونههای آماری در 143 کشور جهان این سئوال را پرسید که آیا مذهب بخش مهمی از زندگی روزمرهی شماست؟ نقشهی زیر میزان دینداری را در کشورهای مختلف از غیرمذهبیترین تا مذهبیترین کشورها نشان میدهد. در بین همهی جوامع، به طور متوسط 82 درصد مردم عنوان کردند که مذهب در زندگی روزمرهی آنان نقش مهمی دارد. آمریکاییها با 62 درصد، پایین میانگین قرار میگیرند.
اما پیش ازاینکه اهمیت قابل ملاحظهی مذهب را در جامعه و سیاست آمریکا یادآور شوید، لازم است ببینیم که بررسی مذهب در کشورهای مختلف چه چیزی به ما میگوید: میزان دینداری هر ملتی با متوسط استانداردهای زندگی آنها رابطهی معناداری دارد. به عنوان مثال، نظرسنجی جهانی گالوپ نشان میدهد که 8 کشور از 11 کشوری که تقریباً همهی مردم آن (دستکم 98 درصد) معتقدند که مذهب در زندگی روزمرهی آنها نقش مهمی دارد، جزو فقیرترین کشورهای زیر بیابان صحرا در آفریقا و همچنین آسیا هستند.
از طرف دیگر، 10 کشور غیرمذهبی دنیا که مورد بررسی قرار گرفتند شامل کشورهایی هستند که بهترین شرایط زندگی را در اختیار دارند. از جمله سوئد، دانمارک، نروژ، هنگکنگ و ژاپن. ( چند کشور دیگر در این لیست، جمهوریهای شوروی سابق هستند که حکومت، علایق مذهبی را چندین دهه در آنجا سرکوب کرده بود.)
به اعتقاد جامعهشناسان یکی از ویژگیهای خاص آمریکاییها، مذهبیتر بودن ما نسبت به سایر کشورهای ثروتمند است. در بین 27 کشور جهان که عموماً به عنوان کشورهای توسعهیافته تلقی میشوند، میانگین تعداد افرادی که عنوان کردهاند دین بخش مهمی از زندگی آنها را تشکیل میدهد تنها 38 درصد است. بر این اساس، این واقعیت که دو سوم آمریکاییها به این پرسش پاسخ مثبت دادهاند، ما را بسیار دیندار نشان میدهد.
همانگونه که اخیراً در بررسی فرانک نیوپرت (Frank Newport) مشخص شد، در بین 50 ایالت آمریکا، پراکندگی مذهبی گستردهای به چشم میخورد. میسیسیپی با 86 درصد دارای بالاترین تعداد افرادی است که میگویند مذهب بخش عمدهای از زندگی روزمرهی آنها است. این میزان، اندکی از میانگین جهانی (درهمهی کشورهای فقیر و غنی) بیشتر است. دو ایالت دیگر، آلاباما (82 درصد) و کارولینای جنوبی (80 درصد) همردهی میانگین جهانی هستند.
مقایسهی این درصدها با درصدهای جهانی، به ما این امکان را میدهند تا بین شهروندان ایالتهای مذهبی و شهروندان کشورهایی که از لحاظ دینداری مشابه آنها هستند رابطه برقرار کنیم. نتیجهی این کار باعث به وجود آمدن قیاسهای جالبی میشود. به عنوان نمونه، آلاباماییها از حیث میزان دینداری شبیه ایرانیها هستند. اهالی ایالت جورجیا نیز از این حیث به گرجستانیهای ساکن قفقاز شباهت دارند.
در سوی دیگر و در بین غیرمذهبیها، اهالی نیوهمپشایر شبیه همسایهشان کانادا هستند و آلاسکاییها از این نظر به اسرائیل شباهت دارند.
جمعبندی
بدیهی است که این دادهها تنها به مقایسهی اهمیت مذهب در زندگی مردم میپردازد و در مورد اینکه مذهبی بودن در نقاط مختلف دنیا و بین مذاهب گوناگون چه معنایی دارد حرفی به میان نمیآورد. با این حال، لازم به ذکر است که آمریکا از لحاظ دینداری دارای تنوع زیادی است به نحوی که برخی ایالتهای آن مشابه کشورهای غالباً مسلمان خاورمیانه و جوامع قبلیهای جنوب آفریقا هستند و برخی دیگر به کشورهای نسبتاً سکولار اروپا و مناطق توسعهی یافتهی آسیای شرقی شباهت دارند. به احتمال فراوان، چنانچه پراکندگی مذهبی را در بسیاری از کشورهای بزرگ بررسی کنیم به نتایج مشابهی خواهیم رسید.
آگاهی از این حقیقت، ما را از تعمیم دادن برخی موارد به فرهنگهای مختلف باز میدارد. به عنوان مثال اینکه بگوییم شهروندان کشور فلان از آمریکاییها غیرمذهبیتر یا متعصبتر هستند. همچنین این موضوع به غیرآمریکاییها کمک میکند تا قضاوت سادهانگارانهای در مورد آمریکا نداشته باشند.
روش تحقیق
نتایج جهانی بر پایهی گفتگوی تلفنی و حضوری در سالهای 2006، 2007 و 2008 از بین تقریباً 1000 نفر بزرگسال در هر کشور به دست آمده است. آمار مربوط به هر کشور ممکن است 4 درصد خطا داشته باشد. علاوه بر این خطا، جملهبندی سئوالات و مشکلات عملی حین تحقیق ممکن است در یافتن دیدگاه عمومی، اشتباه یا اختلاف ایجاد کند.
دادههای مذهبی مربوط به ایالتهای آمریکا بر پایهی گفتگوی تلفنی در سال 2008 با 355،334 بزرگسال 18 سال و بالاتر به عنوان بخشی از نظرسنجی روزانهی گالوپ شکل گرفته است. میزان خطا در بیشتر ایالتها 1 درصد است اما در واشنگتن دیسی، وایومینگ و داکوتای شمالی ممکن است تا 4 درصد افزایش یابد. مصاحبهها با پاسخدهندگان تلفنهای ثابت و همراه به عمل آمده است.